نقش ِ اول

یادداشت ها و تجربیاتم در زندگی

نقش ِ اول

یادداشت ها و تجربیاتم در زندگی

نقش ِ اول

گام های برنامه ریزی من

شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۵۹ ب.ظ

گام های برنامه ریزی من


پیش نوشت: چند وقت پیش محمدرضا زمانی عزیز در وبلاگش مطلبی را درباره برنامه ریزی و نکاتی که به بهبود آن کمک می کند، منتشر کرد که منجر به بحث و گفتگوی بیشتر شد. (+) قرار بود من هم نظراتم را در قالب یک پست بنویسم. که به خاطر بدقولی های من یک مقدار عقب افتاد. همینجا از محمدرضا به خاطر دیرنوشتن این مطلب عذرخواهی می کنم. 


راستش فکر می کنم برنامه ریزی همان قدر که دغدغه محمدرضا است دغدغه من بوده و هست. من اصولا آدم برنامه ریزی هستم یک دلیل آن اینست که این کار به نظم دهنی من کمک می کند اما تا به حال به برنامه ریزی سالیانه فکر نکرده بودم. برنامه ریزی هایم محدود می شد به فعالیت هایم در دانشگاه و مدرسه و کنکور. انصافا هم همیشه نسبت به آن ها متعهد بودم و تا حدود خوبی موفق بودم. در گفتگوهایمان که اینجا می توانید آن را پیدا کنید، یکی از دلایل موفقیت آن را مشخص بودن کاری که باید انجام میدادم می دانم . یعنی برای کنکور، امتحان و حتی پایان نامه مشخص بود که تا چه روزی باید به چه سطحی برسم و چه کاری را انجام بدهم. امسال اولین سالی است که می خواهم برای کل سال برنامه ریزی کنم. و این برنامه ریزی مشکلاتی را به همراه دارد، یکی از آن ها مبهم بودن آینده برای من است. 

در این مطلب می خواهم قبل از بررسی اینکه در آینده چه برنامه ای بریزم به این فکر کنم که برنامه ریزی سال های قبل من چه اشکالاتی داشت. محمدرضا در همان پست که معرفی کردم، به محدود نکردن اهداف پرداخت. من هم می خواهم تا حدودی به این موضوع اما از نگاه و زاویه ای دیگر فکر کنم.


برای اینکه بتوانم شفاف تر و راحت تر بیان کنم آن را در قالب یک مثال واقعی می آورم و بعد نکات کلی را می نویسم. 


تقریبا سه هفته ای می شود که هر هفته یک برنامه هفتگی می نویسم. با توجه به اینکه، میخواهم در عکاسی مهارت پیدا کنم، تمرین های متمم به رشد فردی من کمک می کند، وبلاگ نویسی و کتاب خواندن هم جز الویت های زندگی من است. می دانم این ها خیلی کلی است من دربرنامه هایم جزیی تر آن ها را نوشته ام. اما امروز به این نتیجه رسیدم که این برنامه مشکلاتی دارد. 

مشکل اول : من هر روز چهار ساعت به مطالعه و تمرین عکاسی می پردازم، کلاس های آنلاین پیدا کرده ام که یک ساعت و نیم تکنیک های عکاسی می خوانم، یک ساعت و نیمِ دیگر کار با فوتوشاپ و یک ساعت هم خبرها و نقد عکس و وبسایت ها را مطالعه می کنم. اما اگر از من بپرسید خب با این کارها در پایان سال به کجا میرسی و در کدام پله از مهارت عکاسی هستی جوابم این است که نمی دانم! نمی دانم در نورپردازی خبره ترم یا در ترکیب بندی یا در عکاسی شب یا... آیا در هر شرایط نوری می توانم یک عکس متوسط بگیرم؟ به یک سبک خاص رسیدم؟ به عبارت دیگر این نوع برنامه ریزی تصویر کلان را از من می گیرد. من نمیدانم الان در چه سطحی ایستاده ام. فعلن شروع کرده ام وهر روز واحد مطالعه و تمرین عکاسی ام تیک می خورد! 

یک مشکل دیگری که این نوع برنامه ریزی یعنی برنامه ریزی برمبنای فعالیت ها دارد، این است که آدم را در ترتیب الویت بندی هایش فریب می دهد. اجازه بدهید همین مثال را ادامه بدهم. 

من تصمیم گرفته ام هر روز یک درس  آنلاین را مطالعه و تمرین کنم. معمولا این کار را انجام میدادم و احساس خوشایندی هم داشتم که من در مسیرم هستم. اما این روزها که به پایان کلاس ها نزدیک می شوم پرسش بعدی ام این است که خب حالا چه کار کنم؟ کتاب بخوانم؟ چالش عکاسی برای خودم بگذارم؟ هر روز دوربین را دست بگیرم بیرون بروم به امید شکار یک سوژه؟؟؟ چون احساس سردرگمی بد است و آشفتگی ذهنی به همراه دارد من ممکن است بدون توجه به این نکته که قدم بعدی چه قدر می تواند در مسیر من کمک کننده و موثر باشد، آن را انتخاب کنم. فقط برای اینکه از حس سردر گمی راحت شوم. به عبارت دیگر ممکن است الویت ها را به خوبی نشناسم. یک مثال دیگر در مورد کتاب خواندن. من تصمیم دارم روزی یک ساعت شب ها مطالعه کنم، با تقریب خوبی هر روز این کار را انجام میدهم. اما وقتی به پایان کتاب می رسم بلافاصله سوال بعدی این است که خب کتاب بعدی چی باشد؟ و اگر هر کتابی که دم دستم می آید را بخوانم، بدون توجه به اینکه چه قدر الان این کتاب برای من که مثلا تصمیم دارم امسال مهارت ارتباطی ام را تقویت کنم مفید است، در پایان سال شاید خوشحال باشم که کتاب های زیادی خوانده ام اما ممکن است از این جهت که مهارت ارتباطی ام همچنان در سطح پایه مانده و پیش رفت قابل توجهی نداشته ناراضی باشم. به عبارت دیگر از سبد کتاب های نودوششم راضی نباشم. 


بنابراین برنامه ریزی بر مبنای فعالیت ها برای من دو مشکل دارد:

یک: تصویر کلان را از دست می دهم.

دو: ممکن است برای فرار از احساس سردرگمی و آشفتگی ذهنی ام خودم را مشغول فعالیت هایی کنم که اگرچه خود آن فعالیت جز هدف های من باشد(مثل کتابخوانی) اما در ترتیب الویت بندی منابع اشتباه کنم و درپایان سال الویت های اصلی ام تیک نخورد.


ممکن است مشکلات دیگری هم در روز های آینده به ذهنم برسد، بنابراین این صحبت ها را پایان این مطلب با عنوان مشکلات برنامه ریزی های من تلقی نمی کنم و به نظرم صرفا گام هایی ست برای یک برنامه ریزی صحیح. البته شاید این صحبت ها خیلی بدیهی به نظر برسند اما در مورد خودم به من ثابت شده که گاهی گرفتار مشکلات خیلی سطحی می شوم. به هرحال مهم است که یک بار نوشته شود. 

در گام های بعدی به این فکر میکنم که چه نکاتی می تواند به بهبود برنامه ریزی های من کمک کند.


پی نوشت یک: احتمالا فهرست کتاب هایی که در سال نودوشش می خوانم باید بازبینی و اصلاح شود.

پی نوشت دو: باز هم ممنونم از محمدرضا که کمک کرد من جدی تر به این مساله فکر کنم:)

نظرات  (۱)

۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۵۵ محمدرضا زمانی
دوست خوبم پریسا جان.
ممنونم از بسط این بحث و تجربه هایی که مطرح کردی. برای من مفید بودن.
نمیدونم تو هم اینطوری بودی یا نه. حس میکنم گاهی تا در "موقع درست" یاد "نکته ی درست" نیوفتیم، نمیتونیم بهش عمل کنیم.
الان این اتفاق برای من افتاد و با نکته ی تو، یاد کامنتی از محمدرضا شعبانعلی افتادم که به "تم یادگیری" اختصاص داشت.
میگفت اگر میخواهیم فیلم ببینیم، فیلم ها رو مثلا بر مبنای کارگردان، یا بازیگر، یا نویسنده، ... خاص ببینیم. مثلا بگیم میخوام فیلم های نولان رو ببینم. میگفت میشه به این آدم گفت که در فیلم دیدن تم غالب داره. و در این حالت یادگیری بهتر و عمیق تره . و همونطور که تو اشاره کردی به هدف نهایی و جامع هم نزدیک تره.
حق با تو و محمدرضاست. باید سعی کنم برنامه ام تم یادگیری داشته باشه - چیزی که تا حالا کمتر اینطوری بوده.
ممنونم :)
شاد و موفق باشی ;)
پاسخ:
محمدرضاجان 
خوشحالم که می تونیم به هم کمک کنیم برای یک برنامه ریزی بهتر و یک زندگی درست تر :)

پایدار و موفق باشی ;)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی