فهرستی از بهترین کتاب های سال ۱۳۹۵
امروز در وبلاگ انجیر خیس خورده (من اسم این وبلاگ را انجیر خیس خورده گذاشتم!) شاهین کلانتری فهرستی از بهترین کتاب هایی که در طی این یکسال خوانده بود معرفی کرد. و از مخاطبانش دعوت کرد که این کار را هم بکنند. این کار را دوست داشتم و می خواهم فهرستی از کتاب های خوبی که امسال خواندم اینجا منتشر کنم.
مامان و معنای زندگی : این کتاب، دومین کتابی بود که از دکتر اروین یالوم خواندم. همانطور که در مطلب قبل تر هم اشاره کردم ، دکتر اروین یالوم روانشناس وجودی و اگزیستانسیال است. به طور خلاصه حرف این مکتب روانشناسی، حل تعارضات درونی از طریق رویارویی با آن هاست. این کتاب درقالب داستان های کوتاه که در واقع خلاصه ای از زندگی آدم هایی ست که به اروین یالوم مراجعه کردند، به بررسی این موضوع می پردازد. کتاب کششی فوق العاده دارد و در فهرست کتاب های محبوب من قرار دارد.
راز سایه : اوایل سال ۱۳۹۵ در گشت و گذار هایی در سایت دکتر علیرضا شیری با این کتاب مواجه شدم. کتابی از یک نویسنده ی زن، دبی فورد که درباره ی بخش هایی از وجودمان حرف می زند که زندگی نکرده ایم! این کتاب را باید آرام خواند. با اینکه قطر زیادی ندارد اما خواندن این کتاب سه ماه برایم طول کشید. و میدانم که زمان معمولش همین حدود است.
وقتی نیچه گریست: معروف ترین اثر اروین یالوم که اعتراف می کنم آنقدر گیرا بود و مرا جذب کرد که نمی توانستم آنرا زمین بگذارم! حتا در دورانی که پر از مشغله بودم! معتقدم یکی از کتاب هایی که در زندگی من اثر داشت این کتاب بود! اروین یالوم در این کتاب تاکید دارد که فرایند روان درمانی باید یک فرایند دوطرفه باشد نه یک طرفه! تا بتواند موثر واقع شود. به جد آن را به شما پیشنهاد می کنم، قطعا با یک رمان جذاب طرف هستید!
دال دوست داشتن: یک کتاب ساده با نثری روان از حسین وحدانی عزیز که افتخار آن را داشتم در رونمایی این کتاب نیز باشم. حسین وحدانی در این کتاب فلسفه هایی که در در روابط عاطفی و روزمره زندگی مان وجود دارد را به سادگی و روانی بیان می کند.
بیگانه : واقعا این کتاب نیاز به معرفی دارد؟!
هنر شفاف اندیشیدن: این کتاب، در دست خواندن است واحتمالا تا ده روز دیگر به پایان می رسد.چرا ده روز؟ این کتاب ۹۹ فصل دارد که در هر فصل درباره خطاهای شناختی و میانبرهای ذهنی که باعث می شوند در بیشتر موارد دچار تصمیم گیری های اشتباه شویم، صحبت می کند. من تصمیم گرفته بودم هر شب پنج فصل را بخوانم(هر فصل سه چهارصفحه است.) و یادداشت برداری کنم. چون اینطوری در ذهنم هم بیشتر می ماند. و اینکه بعدتر مصداق هایش را با یک مراجعه سریع میتوانم پیدا کنم. به نظرم خطاهای ذهنی یکی از چیزهایی ست که ضروری ست در موردش بیشتر بدانیم. مطمئن باشین وقتی آن ها را بشناسید از عملکرد ذهن خودتون و تصمیماتی که می گرفتین شگفت زده میشین امیدوارم بتونم جدا در موردش یک مطلب بنویسم.
پ.ن بعدتر: کتاب بار هستی میلان کوندرا و یادم رفت عکس بگیرم، این کتاب هم ازون کتاب هایی بود که شخصیت پردازی های قهرمانانش انقدر جذبم کرد که از زمانی که شروع کردم به خوندن تا زمانی که رسیدم به صفحه ی آخر فقط چند روز طول کشید!