نقش ِ اول

یادداشت ها و تجربیاتم در زندگی

نقش ِ اول

یادداشت ها و تجربیاتم در زندگی

نقش ِ اول

سبک‌تر باشید

پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۸:۱۸ ق.ظ
Astronomy Experience

دیروز به واسطه ی پست امین آرامش عزیز در وبلاگش با سایت سبک‌تر آشنا شدم.

مثل همیشه ظاهر وبسایت اولین چیزی است که مرا به خواندن مطالب بیشتر جذب می کند و می توان از ظاهر سایت سبک‌تری ها فهمید ساده و بی آلایش اند. دومین نکته درخواست ارسال خبرنامه ی اختصاصی بود که به زبانی صمیمی بیان شده بود. آدم فکر می کند واقعا چیزی را از دست می دهد. البته بعد از اینکه ایمیل لینک فعالسازی آمد به این نتیجه رسیدم که احتمالا درست فکر می کنم. متن ایمیل را نمی نویسم تا خودتان امتحان کنید:)

بعد از یک گشت و گذار کوتاه به خواندن مقالات پرداختم. اول فکر نمی کردم این مطالبی که می خوانم ترجمه مقاله های مطرحی هستند. چون با بیانی ساده و روان نوشته شده بود و انگار داشتی دفترچه خاطرات و تجربیات یک عکاس سفر یا طبیعتگرد یا توریست را می خواندی. 

خلاصه همین ها برای من کافی بود تا تقریبا یک ساعت به وب گردی در این سایت مشغول شوم و متوجه گذر زمان نباشم. سبک‌تری ها بچه هایی هستند که صمیمیت و سادگی و سبکی و رهایی از تک تک کلماتشان، ظاهر وبسایتشان و  عکس های پروفایلشان مشخص است.  

ممکن است آدم با دیدن این همه تجربه های ناب به این نتیجه برسد که خب حالا که می شود بدون پول سفر کرد! و این همه هم خوش می گذرد، من هم بروم و به سفر کزدن برسم. (خوشبختانه در مورد من این گونه نبود چون قبل از آشنا شدن با این وبسایت می دانستم سفر کردن سبک زندگی دلخواهم نیست) این دقیقا همان چیزی است که سبک‌تری ها به آن اصراری ندارند. یعنی نمی گویند که مثل ما باشید. بلکه حرف مهم تری دارند. 

شنیدن قسمت اول پادکست چهارراه (ترس از جا موندن) از پری، یکی از اعضای سبک‌تری ها این اطمینان را به من داد که قطعا چیزی بیشتر از ظاهر جذاب وبسایت و نوشته های خواندنی و تجربه ها و حرف هایشان است که مرا به خود جذب می کند. بله، باوری که میان من و سبک‌تری ها مشترک است و آن ها توانستند بی آنکه اشاره مستقیمی داشته باشند، آن را در ذهن و جان خواننده شان بوجود بیاورند و در قالب تجربه هایشان نشان دهند:

خودتان انتخاب کنید. خودتان ارزش هایتان را انتخاب کنید. جسارت و شجاعت انتخاب نکردن را داشته باشید. مسیرتان را پیدا کنید و در آن قدم بگذارید و مصرانه به آن بچسبید و رهایش نکنید. 

به این فکر می کردم که چه عکسی برای این مطلب انتخاب کنم، به ذهنم رسید عکسی از اولین تجربه ی رصد آسمان شب در تابستان ۹۴ با گروه خوش فکر کافه آسترو را انتخاب کنم. همان سفری که برای اولین بار راه شیری افتخار داد در قاب دوربینم ظاهر شود و بذر رویای به تصویر کشیدن شفق های قطبی در ذهنم جوانه زد.

پینوشت: عکس کمی تار افتاده چون سه پایه نداشتم و با دوربین روی دست و با شاتر پایین آن را گرفتم. هنوز آفتاب نزده بود برای اینکه واضح تر نشان داده شود، نور عکس را تنظیم کردم. 



 

نظرات  (۱)

۳۱ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۴۳ محمدرضا زمانی
سلام پریسا جان. 
مطلب قشنگی بود :) و عکست هم فوق العاده ست. به نظرم اگه کسی تو عکس فقط لرزش رو ببینه خیلی نگاه ایراد بینی داره ؛)
پاسخ:
سلام محمدرضا
ممنونم از لطف همشگیت به من و عکس هام^_^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی