بیشتر ما وقتی واژه نامه نگاری را می شنویم، یاد راهروها و کلافگی ها و شاید بی حوصلگی های مدیران می افتیم که برای پی گیری درخواستمان باید نامه نگاری های طولانی مدت و خسته کننده را تحمل کنیم. و یا شاید در عصر امروز شنیدن این واژه اغلب نامه های اداری و جملات تکراری که باید حتما در آن رعایت شود را برای ما تداعی کند، حتا نوشتن نامه های پر احساس، می تواند ما را یاد دلداگی های یک عاشق و معشوق بیاندازد. من فکر می کنم نامه نوشتن فراتر از این دسته بندی هاست وهنوز در عصر ما جایگاه خودش را از دست نداده، چرا که هیچ جایگزینی برای آن پیدا نمی کنم. در عصر تکنولوژی و دهکده ی جهانی که می توان آنی با طرف مقابل ارتباط برقرار کرد: چت کردن، فرستادن استیکرها و ایموجی ها ، کامنت نوشتن، اسکایپ و ... هنوز نتوانسته جای نامه نگاری را پر کند. شاید بهتر باشد یک بار دیگر به این ابزار قدرتمند ارتباطی بیشتر فکر کنیم.
این مطلب مقدمه ای بود برای سلسله نوشته هایی که می خواهم درباره نامه نگاری بنویسم. ابتدا تصمیم داشتم نکاتی که به تجربه و نه به دانش در تمام سال های زندگی ام که نامه نوشتن جز حذف نشدنی آن بوده را بنویسم اما دوست دارم در این زمینه علاوه بر تجربه بیشتر بخوانم و یادبگیرم. امیدوارم شما هم دوست داشته باشید با من همراه شوید:)