نقش ِ اول

یادداشت ها و تجربیاتم در زندگی

نقش ِ اول

یادداشت ها و تجربیاتم در زندگی

نقش ِ اول

یک فنجان قهوه کنار خودم

سه شنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۰۸ ب.ظ


به این فکر می کنم که پست گله از خودم چه قدر واقع گرایانه است؟ واقعا همه چیز همان گونه که من نوشتم بود یا نه؟

دفترچه یادداشت کوچکم را آوردم و سعی کردم شواهدی که به ذهنم می رسد برخلاف حرف های پست قبلی است را بنویسم.

دلیل اصلی ناراحتی ام که به مسائل دیگه هم تعمیم داده شد، همانطور که اشاره کردم شکست در روابط بین فردی بود. اصولا من با آدم های تازه و جدید که در زندگی ام با آن ها آشنا می شوم، راحت تر از فامیل و خانواده رفتار می کنم. و این ربطی به این موضوع ندارد که چندساعت بیرون از اتاق باشم یا نباشم. حتا اگر در مهمانی های خانوادگی هم باشم باز هم حرفی برای گفتن ندارم و معمولا ساکت هستم. شاید به این دلیل که دوستان تازه را خودم انتخاب می کنم و فضای ذهنی شان به فضای ذهنی من نزدیک تر است. یا لااقل در یک مورد می توان اشتراکات را پیدا کرد. به این نتیجه رسیدم بهتر است بیشتر خودم را بشناسم. برخوردها و رفتارها را ببینم. و مهمتر از همه ابتدا تعریف مهارت ارتباطی را بشناسم. 


شاهد دوم. درباره وبلاگم بحث کرده بودم. شاید کمی بی انصافی کردم نسبت به خودم. من معمولا تمام سعی ام را می کنم که وبلاگم به روز باشد و حرف هایی که فکر می کنم حداقل برای خودم چه در زمان حال و چه در زمان آینده مهم و موثر است را بنویسم. علاوه بر این کمی حس ایده آل گرایی من هم این جا نقش داشت. این را زمانی فهمیدم که مطلب ارتباط نویسندگی با مسافر کشی را در وبلاگ دوستم شاهین کلانتری خواندم. یک راه کار دیگر که به ذهنم رسید نوشتن افکار نامنظم و آشفته و بی سر و ته روی کاغذی برای خودم بود. فکر می کنم نوشتن صفحات صبحگاهی که شاهین معرفی کرده بود می تواند به ایده پردازی، یک جهت کردن افکارم، و آرامش ذهنی ام کمک کند. فعلا دنبال برنامه ای هستم که آن را عملی کنم. و در اینجا اخبارش را خواهم گذاشت.


شاهد سوم. خودم را که مقایسه می کنم با فروردین ۹۵ از لحاظ شخصیتی رشد کرده ام. درست است که هنوز زود عصبانی می شوم، عجول هستم، به خاطر عزت نفس پایین رفتار دیگران را زود به دل می گیرم و... اما بهتر از گذشته می توانم احساستم را مدیریت کنم. با آدم ها صحبت می کنم دلیل رفتارشان را می پرسم، کمتر پیش داوری می کنم. میتوانم از خودم بیرون بیایم و کنار خودم باشم و واقعیت ها را به جای برداشت ها و تفاسیر شخصی بررسی کنم. هرچند با قدم های کوچک (شاید از هر ده اتفاق یک مورد را بالغانه مدیریت کنم) اما روبه جلو هستم. 


شاهد چهارم. کمی عجول هستم. احساس می کنم فرصت کم است. اما برا ی خبره شدن در هنر حل مساله، تفکر سیستمی، تصمیم گیری، مدیریت احساسات صبر مهم تر از تلاش است به گمانم. قرار نیست یک شبه تحلیل گر زندگی خودم و اطرافیانم شوم. نشستن و فکر کردن خسته کننده است. شاید به جای میکرواکش، نانو اکشن لازم باشد! 


نکته ی آخر. دربازه عکاسی هنوز قضاوت زود است. شروع بدی نداشته ام. نیاز به تمرین بیشتر هست. یکی از دلایل وقت های پِرت شده ی زیاد، نگاه بیش از حد به لپ تاپ است. چشمانم خسته می شود و سرم درد می گیرد. دیشب چند تکنیک مراقبه ذهن را جست و جو کردم.


اکنون احساس بهتری نسبت به خودم دارم و انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر. همانطور که محمدرضا در فایل مهارت حرفه ای گری اشاره کرد. نوشتن گزارش از اهداف و عاداتی که می خواستم آن هار ا پرورش بدهم و بررسی واقع گرایانه شان که تاکنون به چند درصدش رسیدم، چه اشتاهاتی کردم و اینکه ادامه مسیر چه باشد می تواند کمک کند تغییرات را نسبت به گذشته بیشتر درک کنم و این خود باعث انگیزه بیشتر می شود. هرچند که این نوشته شبیه گزارش نیست اما حداقل شروع خوبی برای جدی تر گرفتن گزارش نویسی است. ( :چشمک )




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۰۸

نظرات  (۳)

۰۹ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۰۰ بنیامین دهقانیان
جات بودم یه دفتر یادداشت تهیه می کردم. ایده هایی که در طی روز به ذهنم می رسید رو عناوین ش یادداشت می کردم، فردای اون روز تلاش می کردم براش بنویسم. من خودم اینجوری م که از اتفاقات و ایده های روز دستم به نوشتن نمیره اما فرداش خیلی خوب می تونم بنویسم.
۰۹ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۵۷ بنیامین دهقانیان
سلام. سال نو مبارک ... 
یه تجربه شخصی از نوشتن دارم البته وقتی خیلی کم سن سال تر بودم. اون روزها خیلی سحرخیز بودم و سرساعت 4 صبح برپا بودم. عملکرد مغز و ذهن و حافظه تو اون اوقات در حداکثر حالت خودشه. ارامشی هست که هیچ ساعتی از روز نیست
پاسخ:
سلام. سال نو شما هم مبارک:)‌ همینطوره که می گی منتها من بیشتر از این می ترسم که نتونم هرروز این برنامه صبحگاهی و اجرا کنم. درباره دفتر یادداشت هم من تو گوشیم یک برنامه مموریکس دارم که چیزهایی که ممکنه یادم بره و اون جا مینویسم. میتونم از این به بعد ایده هامو اونجا هم بنویسم، فکر خوبیه ممنون:)
نوشته های شاهین خان رو خیلی دوست دارم.
ممنون بابت پست خوبت
پاسخ:
بله نوشته های خوبی دارن، خواهش می کنم :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی