نقش ِ اول

یادداشت ها و تجربیاتم در زندگی

نقش ِ اول

یادداشت ها و تجربیاتم در زندگی

نقش ِ اول

مانده در دنیای خودش

دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۱۴ ق.ظ

بیان کردن افکار برای من سخت است ، همیشه سخت بوده . به همین دلیل است که تحلیل خود درباره لاک قرمز را نمی نویسم یا پست هایی که در شبکه مجازی میگذارم را سریعا پاک میکنم . جایی که لازم باشد و احساس کنم باید بگویم ، میگویم ،مثل آن روز که با مادرم حرف زدم و گفتم من همین هستم که اکنون هستم . و جوری که بقیه بخواهند زندگی نمیکنم . اما می دانید مشکل این جاست که کم پیش می آید که احساس کنم لازم است چیزی بگویم . اکثر اوقات ، باور ندارم با گفتن من چیزی تغییر کند . شاید لازم است کسی همان حرف را بزند که قدرت نفوذ کلام بیشتری داشته باشد . چون اکثر آدمها به اینکه چه قدر حرف درست است فکر نمی کنند ، بلکه به این فکر میکنند که چه طور و توسط چه کسی بیان شده است . البته یکی از ویژگی های من این است که اصراری به تغییر آدمها ندارم . به نظرم هرکسی همانگونه که هست محترم است . البته درست است که این حرف ظاهر خوبی دارد اما اگر این حرف را درباره یک آدمی که مشکل اخلاقی دارد ، به کار ببریم چه؟!! نه . این خوب نیست . این حجم از تنهایی خوب نیست . این حجم از خودخوری خوب نیست ، این حجم از بی تفاوتی خوب نیست . نمونه اش همین الان که علیرغم داشتن دوست های زیاد ، اما چه کسی از درونم خبر دارد ؟ به هیچ کس نمیگویم و مدام خودخوری میکنم . مدام ، تا این خود روزی تمام بشود؟

پ.ن: نوشتن را دوست دارم ، دقیق نوشتن را تحلیل کردن را ، اما تمرین میخواهد ، اول از همه تمرین بر علیه این خود سمج که میخواهد از دنیایش بیرون نیاید !

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی